یه دوست دخترم نداریـــم

عاشقه هم بشیم ،


.قصد ازدواج پیدا کنیم

.بعد مثل فیلما باباش دسته چکش رو بذاره رو میز .

یه چک ۲ میلیاردی بذاره جلومو بگه دست از سره دختر من بردار…

بعد من بگم عشق رو

نمیشه با پول خرید

باباش باز اصرار کنه

منم همینطور که دوتا قطره اشک از چشمام سرازیر میشه

چک رو بردارم بذارم جیبم از شرکته باباش که بیرون اومدم

تا خونه آذری برقصم

آی بری باخ بری باااااااخ